Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3445 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
returned
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
signaller
U
اشاره کننده
allusive
U
اشاره کننده
adumbrative
U
اشاره کننده
suggestive
U
اشاره کننده
expressive
U
حاکی اشاره کننده
impilcative
U
اشاره کننده رساننده
poniter
U
عقربک اشاره کننده
insinuative
U
اشاره کننده خود جا کن
gesticulator
U
اشاره کننده با سر و دست
insinuator
U
چاپلوس اشاره کننده
connotative
U
اشاره ضمنی کننده
indicative
U
خبر دهنده اشاره کننده
determiners
U
مشخص کننده ضمیر یا صفت اشاره
determiner
U
مشخص کننده ضمیر یا صفت اشاره
freddie
U
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
pointers
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
logy
U
سنگین درفکر وحرکت
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
stalks
U
قدم زدن وحرکت کردن با احتیاط
stalked
U
قدم زدن وحرکت کردن با احتیاط
stalking
U
قدم زدن وحرکت کردن با احتیاط
stalk
U
قدم زدن وحرکت کردن با احتیاط
implies
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendoes
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendo
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
imply
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendos
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
implying
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
gas trubine
U
توربینی که توسط گاز کار وحرکت میکند
back slide
U
شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
ear-splitting
U
کر کننده
doers
U
کننده
sensor
U
حس کننده
crusher
U
له کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
doer
U
کننده
bender
U
خم کننده
benders
U
خم کننده
commulator
U
یک سو کننده
deflective
U
کج کننده
crepitant
U
خش خش کننده
thinner
U
کم کننده
fizzy
U
کف کننده
attacking
U
تک کننده
solvent
U
اب کننده
deletive
U
حک کننده
solvents
U
اب کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
syncopator
U
غش کننده
hopper
U
لی لی کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
surfy
U
کف کننده
repudiationist
U
رد کننده
noncommittal
U
رد کننده
fluxing oil
U
اب کننده
renunciant
U
رد کننده
filleting
U
پر کننده
renunciant
U
کننده
filleted
U
پر کننده
fillet
U
پر کننده
swooner
U
غش کننده
refutatory
U
رد کننده
skittish
U
رم کننده
squelcher
U
له کننده
rebutter
U
رد کننده
fillets
U
پر کننده
solver
U
حل کننده
bandwidth
U
یچ کننده
spurner
U
رد کننده
squasher
U
له کننده
refuser
U
رد کننده
refutative
U
رد کننده
attenuant
U
اب کننده
hoppers
U
لی لی کننده
prattfall
U
پچ پچ کننده
mauler
U
له کننده
mitigatory
U
کم کننده
mumbler
U
من من کننده
bidders
U
کننده
trackers
U
پی کننده
Recent search history
Forum search
2
Some of my translations are missing !
1
WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1
ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1
confinement factor
1
معنی lead lag compensator
1
i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1
coffee table conversation piece
4
express, overexpression
1
old stonyface
1
Current passworda
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com